مهمونی خونه محمدحسین
یه روز صبح از خواب بیدارشدیم تا بریم خونه محمدحسین شما زود صبحانتو خوردی و حاضرشدی که بریم با دوستت بازی کنی اینجا حاضرشدی تا بریم رفتی تو اتاق دالی بازی میکردی اینجام رسیدیم خونه محمدحسین و کلی بازی کردین و گهگاهیم دعوا ولی خیلی بهترازقبل شدین بیشتر بازی میکنین تا دعوا ...
نویسنده :
romina
22:37